هستی
همه ی هستی من آیه ی تاریکی است
که تو را در خود تکرار ، در خود تکرار میکند
به سحرگاه رستنهای ابدی میبرد
من تو را در این آیه آه کشیدم
تو را به درخت و به آب پیوند میزنم
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهند شد میدانم
می آیم ، آستانه پر عشق میشود
می آیم دوباره به آفتاب سلام می گویم
باد ما را میبرد
فقط صداست که میماند
right click >save target (link) as
۲ نظر:
زمین این سرزمین های سرخ چقد خون خوار است پس
گوش دادم، قشنگ بود
اما منو به یاد یه مداحی قدیمی از آهنگران انداخت !
ریتمش مث اون بوده ینی..
ارسال یک نظر