مرگ: (نزدیک در) هتل خوب کجا پیدا می‌شه؟ من رو بگو از هتل حرف می‌زنم. با کدوم پول. می‌رم می‌شینم تو میدون بیک فورد.
(روزنامه را بر می‌دارد.)
 نات: بیرون. بیرون.اون روزنامه مال منه(روزنامه را پس می‌گیرد)
 مرگ: (در حال بیرون رفتن) یکی بگه رسیدی، می‌گرفتی می‌بردیش .بی‌خودی سرت گرمِ رامی شد که چی؟
نات: (صدایش می‌کند) پایین می‌ری مواظب باش. روی یکی از پله‌ها قالی پوسیده است
 (درست در همین لحظه صدای سقوط هولناکی می‌شنویم. نات آهی می‌کشد، بعد می‌رود به طرف میز کنار تخت و گوشی تلفن را برمی‌دارد و شماره می‌گیرد.)
نات: الو، موی؟ من‌ام. گوش کن. نمی‌دونم کسی با من شوخی‌ش گرفته بودیا چیز دیگه‌ای بود، به هر حال مرگ همین الان این جا بود. با هم  یه خرده جین‌رامی بازی کردیم ... نه، مرگ. خودِ خودش. شاید هم
 کسی که ادعا می‌کنه مرگه. موی، اگه بدونی چه قدر دست و پا چلفتیه !


وودی آلن - مرگ در می زند

هیچ نظری موجود نیست: