skip to main
|
skip to sidebar
این بار سیاه سیاه بود . در آسمان چرخ می خورد و همه جا را زیر نظر داشت ، آن دیده بان پیر ، دیده بان هزار ساله ی سیاه پوش
احمد اخوت - حکایت و داستان
۲ نظر:
حاج یزدان کمونیست..!
گفت...
ميزنم تهمت و بهتان و چو گويند مزن / بكشم جيغ و زنم داد كه آزادي نيست...!
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۳:۰۹
حاج یزدان کمونیست..!
گفت...
ميزنم تهمت و بهتان و چو گويند مزن / بكشم جيغ و زنم داد كه آزادي نيست...!
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۳:۰۹
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
ميزنم تهمت و بهتان و چو گويند مزن / بكشم جيغ و زنم داد كه آزادي نيست...!
ميزنم تهمت و بهتان و چو گويند مزن / بكشم جيغ و زنم داد كه آزادي نيست...!
ارسال یک نظر