برنامه ریزهای کامپیوتر عاشق شوخی اند . یک بار آقای کلیما به برنامه ی اصلی که خانم ریبووا از آن استفاده می کرد ، چند فرمان سرخود اضافه کرد . ترمینال خانم ریبووا بغتتا ، صدای قل قل پخش کرد ، و ناگهان پیامی روی صفحه ظاهر شد : آب دارد وارد کامپیوترتان می شود!فورا شاه لوله را ببندید! خانم ریبووا در حالی که جیغ می زد که یکی آب را قطع کند ، از دفترش بیرون دوید . برنامه ریزها غیر از شوخی کردن با هم تنیس بازی می کنند ، تعطیلات آخر هفته به پیاده روی های طولانی می روند و گه گاه دور هم جمع می شوند ، شراب می نوشند و برای هم حکایت نقل می کنند تا از گفت و گوی مدام با کامپیوتر جنون نگیرند .
 
 
ایوان کلیما - کارِگِل - مترجم : فروغ پوریاوری

هیچ نظری موجود نیست: