گفته بود :
" می دانم به چه داری فکر می کنی ... تنها راه این است که سعی کنی با چشم یک زن دنیا را تماشا کنی . آن وقت می بینی کارها چه راحت پیش می رود . زن ها قبول کردند شکست خورده اند از مردها و زندگی . چون این طوری راحت تر می توانند پیروز بشوند بر آن ها و مشکلات شان . آن ها بلدند از دردهای شان شادی ، و از خشم شان آرامش ، و از شکست های شان پیروزی ، و از نفرت شان عشق و از نقطه ضعف شان ، نقطه ی قوت بیرون بکشند . یک اندام عجیب در آن ها هست که دردها و زخم های شان را با بزاق شان تبدیل به لذت و زندگی می کند . اگر نسل بشر امروز این جاست فط کار آن هاست . نامردها آن قدر باهوش اند که حتا این را به رخ خودشان و صاحب احمق شان نمی کشند . زن ها غول هایی هستند که از ترس مان توی چراغ های جادو حبس شان می کنیم و بعد می خواهیم ازشان گه ما را به آرزوهای مان برسانند ."
 
 
 
محمدرضا کاتب - رام کُننده

هیچ نظری موجود نیست: