حرکت را به دریا نسبت می دهند و سکون را به کوهستان... چه خطایی! کوهستان پس از دریا پر حرکت تر است.این سوی، حرکتی فرازنده از پستی به اوج، کششی قدرتمندتر از کشش کاتدرال ها؛ آن سوی، حرکتی سر گیجه آور، سقوط درون پرتگاه، پرش در دهان مرگ. نزدیک من، بر سراشیبی تند دو دسته درختان صنوبر با ستون های راست و نیزه مانند خود رو به بالا می روند و پروازی شبیخون وار را می آغازند. چمن زار کوچک به پایین در غلتیده، بر حاشیه ورطه، سر خود خم کرده.... آنچه تاثیر این سقوط ها و این اوج گیری ها را دو چندان می کند، ثبات آنها در طول قرنهای متمادی است. قدرتی که در هیجان دریا از هم می پاشد، اینجا تمرکز یافته است و با تمام خشونتش، سلطه ابدی خویش را تا انجام یافتن امیالش برقرار ساخته. اینجا اوج بحران، اینجا سر آغاز عمل است، کیست که نداند؟ اینجا عرش توانایی، اینجا قله شادمانی است!... و دیگر، هوای سیال که تارهای این استحاله را به لرزش در می آورد، و ابر، و سیلاب، آبشار، و دگرگونی پایان ناپذیرفروغی زنده... همه چیز در حرکت است، در فراز و در نشیب همه چیز در نبرد است، نبردی در سکوت... سکوت... پر بارترین موسیقی ها.
 
رومن رولان -  خاطرات جوانی

هیچ نظری موجود نیست: