اجازه ده تا زندگی دیگر را هم که بهش می دادند و برش می گرداندند به ده سال پیش ، باز اینجا نشسته بود و داشت نگاه می کرد به دیوار روبه روش و می گفت کاش می شد یکبار دیگر هم زندگی کرد .پنج سال پیش تو استخر خفش کردی .توی ده سال اولی که بهت می دهند چاقو چاقوش می کنی و ده سال بعدی با هفت تیر کارش رو می سازی و توی ده سال بعد که می بینی زنده است با غیظ تکه تکه اش می کنی و می سوزانیش .....بعدش برمی گردی اینجا به اتهام قتل یازده نفر.برو آدم پدر سگ !

اپرای قورباغه های مرداب خوار – جواد سعیدی پور

هیچ نظری موجود نیست: