مستاجرها هرگز راضی نیستند، این قدر از بدبختی شان پیش آدم می نالند که گمان می کنی زندانی شده اند!
مستراح شان گرفته...
لوله ی گازشان نشت کرده...
نامه شان را یکی وا کرده...
همیشه ی خدا ناله شان بلند است... همیشه ی خدا موی دماغ آدمند!
حتی یکی شان توی پاکت کرایه خانه اش برایم تف کرده...
شما را به خدا می بینید؟

لويی فردینان سلین - سفر به انتهای شب - مترجم : فرهاد غبرائی

۲ نظر:

گیلدا گفت...

ممنون ژاندارک. گزیده های خوبی می نویسی

میثم گفت...

سلام. ببخشید وقتت رو می‌گیرم
می‌شه لطفا نحوه‌ی قرار دادن موزیک پلیر توی وبلاگ رو بگین. فقط سایتی که این پلیر توش هست رو بگین کافیه، بقیه کاراش رو خودم انجام دادم. یا همینجا جواب بدین یا به این آدرس ایمیل بزنین
واقعا ممنون می‌شم
meisamp@gmail.com