آقا به من رحم كنيد
اجازه بدين فقط چند دقيقه مزاحمتون بشم
من جايي رو ندارم
تا مغز استخونام يخ زدهن
در مقابل لطفتون
من هم براتون يه داستان ميگم
و آقا ، قسم ميخورم كه اين داستان واقعيه
ده سال پيش دختري رو ملاقت كردم به اسم خوشي (Joy)
اون خيلي خوشحال بود و خيلي هم شيرين بود آقا
چشمهاش به رنگ آبي درخشاني بود
و ما ، و ما توي بهار با هم ازدواج كرديم
و ميدونين آقا ، من واقعن نميدونستم كه يه ، كه يه عشق كوچيك چه خوشي
بزرگي به همراه خودش مياره
اما آقا ، مطمئن باشين ، يعني خب ... همه چيز خيلي زود تموم شد
خب من يك روز صبح بيدار كه شدم ديدم داره گريه ميكنه آقا
و همينطور روزهاي بعد بدتر و بدتر شد
اون غمگين ميشد آقا
ديگه ، ديگه فقط به اسم خوشحال بود
توي سينهاش غم بزرگي بود
نيروهاي سياه و ترسناك اونجا ، اونجا توي قلبش بودن
خوشي ديگه تموم شده بود
ما با خوشي خداحافظي كرديم آقا
نميدونم آقا ، نشونهي يه جور توبه بود يا ، يا شايد هم يه جور اخطار بود
به هرحال ، به هرحال
آه ، آقا ميبينم كه به حرفهاي من گوش ميكنين ، اين واقعن براي من جاي مسرت داره
خب ما ، ما ، بله ما ، يك و ، دو و سه تا بچه داشتيم
اسمهاشون رو گذاشتيم هيلدا و هَتي و هالي
اونا واقعن بچههاي مادرشون بودن آقا
چشمهاي اونها هم آبي درخشاني بود
و ميدونين آقا ، اونها هميشه مثل يك موش ساكت و بيصدا بودن
هيچوقت توي خونه هيچ صداي خندهاي نمياومد آقا
از هيچ كدوم ، نه هيلدا نه هتي و نه حتي هالي
مردم ميگفتن «جاي تعجبي نيست ، با اون مادر غمگين انتظار ديگهاي نميشه داشت»
خب ، ميدونين آقا
يه روز يه مهمون به خونهي ما اومد و خب من خونه نبودم
رفته بودم به يكي از دوستانم كه مريض بود سر بزنم
آخه من يه پزشكم آقا
وقتي برگشتم ، جوي(همسر) با نوارهاي الكتريكي بسته شدهبود و توي ، و به دهنش يه دهانبند زده شدهبود
و آقا ، ميدونين ، يه رواني بارها و بارها اون رو با چاقو زده بود
و ، و ، و سرآخر پيچيده بودش تو يه كيسه خواب
و بچهها . آه اونها هم دقيقن مثل مادرشون ... آقا اونها هم كشته شدهبودن
وقتي رسيدم خونه نيمه شب بود
خب من به پليس زنگ زدم
گفتم يه نفر جون چهار تا آدم بيگناه رو گرفته
ولي اونها ، هيچ وقت هيچ كس رو دستگير نكردن
اون هنوز هم داره توي اين شهر ميچرخه
و به نظر مياد خونوادهي من فقط يكدونه از خيلي خيلي جناياتش بوده
آقا من خونهم را ترك كردم
از جايي به جاي ديگه ميرم
و خب حالا به شما رسيدم و اينطور كه به نظر مياد شما مرد خونوادهايد آقا
خب آقا اين بيرون تو اين سرما ، اينجا اصلن خوب نيست
ميتونم خواهش كنم من رو دوست خودتون بدونين
و آقا ، آيا شما يه اتاق اضافه نداريد ؟
آه آقا شما دارين به من اشاره ميكنيد ؟
Artist : Nick Cave & The Bad Seeds
Album : Murder Ballads 1996
Track Name : Song Of Joy
پي نوشت : تمام موزيكها بدون نياز به دانلود ، روي صفحهي اصلي وبلاگ ، قابل پخش هستند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر