روزی یکی از دوستا ن به من گفت : ما وقتی خطایی مرتکب می شویم و جبران خطا ممکن نیست فقط یک راه برایمان می ماند و آن این است که رک و راست به آن اعتراف کنیم و این جوری خودمان را مجازات کنیم
تو حاضری اعترافات مرا گوش کنی؟
بلافاصله جوابش دادم : خب ، معلوم است که حاضرم
- همه ی شرط های این کار را هم قبول می کنی؟
- آره ، غیر یک شرط
- کدام شرط؟
- راز دار بودن
- آخ امان از دست شما زن ها ، حتی آنجا که پای جانتان در میان است نمی توانید جلو زبانتان را بگیرید . شما زن ها ، وراجی کردن براتان مثل مراسم مذهبی است ، امان از دست شما زن ها که ....ما ناچاریم همین جور که هستید قبولتان بکنیم
داستان های کوتاه امیکای لاتین - خوانا مانوئلا گوریتی - کسی که گوش می کند - مترجم : عبداله کوثری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر