skip to main
|
skip to sidebar
آرزوهایت بلند بود
دست های من كوتاه
تو نردبان خواسته بودی
من صندلی بودم
با این همه
فراموشم مكن
وقتی بر صندلی فرسوده ات نشسته ای
و به ماه فكر می كنی
حافظ موسوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر